شام شیما

متن مرتبط با «در شب میلاد تو» در سایت شام شیما نوشته شده است

خیال تو

  • شب هنگام  خیال,ت چون مهاجمی انتحاری خاموش و پاورچین می رسد اما چگونه به تصویرت می کشند واژگانی منهدم در حضور خاطراتی گمشده..., ...ادامه مطلب

  • دیکتاتور تویی...

  • در هولوکاست امیدهایی نا امید  پاسخ عشق خمپاره نیست... دیکتاتور تویی و این اخرین شعرم به پای توست... بگذار فوران کند بغضی که یک عمر فرو می بردم... گرچه در جریان است رودی از ناگفته هایم... شور من در انحلال و مرگ من دیگر محال است... باز دیکتاتور خواهی بود و غمِ شعرهایم باتو... واگر عشق انقلابی تازه باشد... دیکتاتور من خواهم بود وقتی تنها ترا خواستم ,دیکتاتور ...ادامه مطلب

  • تو کجا بودی؟؟

  •    تو کجا بودی؟؟ در هجوم اندوهی کز نبود تو بود... وقتی که دل از شراره های غمت سرود ان دم که سراب صدایت سکوت مبهمم ربود... من شبم را از سیاهی چشمان تو ساختم در سلطه ی بی امان ابر بر اسمانم... تو کجا بودی؟؟ تو کجا بودی که کمین کردند رقیبان به شکار دل من... نبودن ها اتش کشید برپیکر هر رویا از, ...ادامه مطلب

  • شعر دوباره من دوباره تو...

  • دوباره من دوباره تو دوباره عشق... دوباره قلب خسته ای که هر نفس به یاد توست  و این زمین و ان زمان که میخواند  دوباره من دوباره تو و افتابی که هر نفس رکوع وسجده من است  که هر بهار تازه را می راند از بغض و هوس دوباره من دوباره تو و این کویر... که قبله وجودم است  که این سراب و ماسه ها تجلی وجودت است  دوباره من  ونامه ها که رفته اند به دست باد و ان نگاه یآس تو که ساخته دیوار وغبار...   شعر منتشر شده متعلق به سال 86 می باشد 17 سالگی من, ...ادامه مطلب

  • شب میلاد تو

  • یکی از اشعار قدیمی من تقدیم به متولدین دی ماه     سیاهی نم نمک اغاز می گشت پس از یلدا دمی ارام می شد... نسیم اما بی تاب و دلتنگ... و برف بر تن خاک قصه ها داشت ترا اغوش شب در دشت اهو شب میلاد تو قصه نوشتند جهانی درحسرت چشمانت اما دل تو در پی چشمان مسموم و تا سر وا کنی از سر این درد  دل عاشق هم نفس باخاک یابی کز امروز تا هشت دی ماه دلم خاموش چون صخره از موج همه سو شرق و غرب و راه فرعی به سوی نام تو میخکوب گشته ببند اذین که دی ماهی بماند بر غروب خونین همنفس باش...,شب میلاد تو,شب میلاد تو ای یار مرا,شب میلاد تو خورشید شکفت,شب میلاد توست,امشب شب میلاد توست شراره,امشب شب میلاد توست,در شب میلاد تو,شب میلاد تن تو,باز شب میلاد تو عشقه,شب میلاد تو میلاد بهم میریزد ...ادامه مطلب

  • شعر امشب از حال وهوایت شوری در من نیست...

  • امشب از حال و هوایت شوری در من نیست پُری از رفتن... خالی از ارزو ها... راهت را باز کرده ام فکرت اما مسدود حوادث شده و.. شوق پروازم نیست دل تو خواب زمستانی هنوز... باورم نیست کوچ پرستو در بهار ... امشب از رفتن توبغضی ماند خاطرات چون لاله ها زیر پایت له شدند... کوله باری خستگی نفس هایی در تبعید ساعت های در خواب پس از این یادگاری اند... راهت باز است... تو چرا ایستادی... اگر اشکم لالایی ات شود... اب چشمت را می بوسد خواب از سرت رفت چون عشق دیروزمان... کتاب را میبندم که کلاغ قصه رسید و نرسیدیم به هم... از همین نگاه اخر فانوس راهت را ساخته ام... جاده چشم به راه تو... فانوست مردٌد ا,شعر امشب از اسمان دیده تو,شعر امشب از اون شباست,شعر امشب از نوید راستی,شعر امشب از محمد علی بهمنی,شعر امشب شب مهتابه از کیست,شعر باید امشب بروم از سهراب,دانلود شعر امشب از نوید راستی,شعر امشب ای ماه از شهریار,امشب از شعر پرم,شعر چند سال از امشب بگذره ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها