اونی که عاشق عشقه قصه رو با من میخونه
توی دستم نقش دستش توی سینه یاد عشقش
تنها یادگاری اون نامه های بی نشونه
البوم عکس قدیمی حرفای خیلی صمیمی
صدای تنفس عشق توی سینه که می دونه...
صدای مرغهای دریا نه یه خواب بود و نه رویا
مثل یک احساس صادق تو وجودم زد جوونه
رد پامون روی برفها فکر کردم تا ابد میمونه
اونی که طلوع تازه است تا غروب من میمونه...
شام شیما...
برچسب : نویسنده : 6sham-e-shimaf بازدید : 118